مدیریت برای یک زندگی سازمان یافته ضروری است و برای اجرای در انواع سازمان ها ضروری است. باید گفت که مدیریت ستون فقرات سازمان های موفق است. مدیریت زندگی به معنای انجام کارها برای دستیابی به اهداف بزرگ زندگی است . مدیریت سازمان به معنای انجام دادن کارها به همراه دیگران برای دستیابی به اهداف آن سازمان است.
این که آیا مدیریت یک هنر است یا یک علم ، همچنان مورد بحث خواهد بود. بیشتر متفکران این بخش بر این عقیده اند که سوابق رسمی آکادمیک به مدیریت موفقیت آمیز کمک می کند. عملاً ، همه مدیر عامل ها فارغ التحصیل دانشگاه هستند. و این دلیل گنجاندن برنامه های درسی این رشته در کلیه موسسات دانشگاهی است.
مدیریت مجموعه ای از اصول مربوط به کارکردهای برنامه ریزی ، سازماندهی و هدایت است. در واقع کنترل و کاربرد این اصول است. کنترل منابع فیزیکی ، مالی ، انسانی و اطلاعاتی به طور موثر برای دستیابی به اهداف سازمانی است.
تعریف مدیریت
بسیاری از متفکران در علم مدیریت ، آن را به روشهای خاص خود تعریف کرده اند. به عنوان مثال ، ون فلت و پیترسون آن را به این گونه توصیف میکند:
” مجموعه ای از فعالیت ها جهت استفاده بهینه و موثر از منابع در جهت دستیابی به یک یا چند هدف” .
همچنین “کار با منابع انسانی ، مالی و فیزیکی برای دستیابی به اهداف سازمانی برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل”.
” یک فرایند حل مسئله برای دستیابی موثر به اهداف سازمانی با استفاده کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر است.”
طبق نظر F.W. Taylor “مدیریت هنری است که می داند چه کاری باید انجام دهد و ببیند که این کار به بهترین و ارزان ترین روش انجام می شود.”
به گفته هارولد کونتز ، ” مدیریت هنری برای انجام کارها از طریق افراد در گروه های رسمی سازمان یافته است. این یک هنر ایجاد محیطی است که در آن افراد بتوانند کار کنند . برای دستیابی به اهداف گروهی همکاری کنند.”
خصوصیت رهبر و مدیر
یک رهبر دارای ویژگی های ذاتی خاصی است . این ویژگی ها به او در ایفای نقش کارگردانی و اعمال نفوذ فرماندهی به دیگران کمک می کند. رهبری بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت است . رهبر نقشی حیاتی در عملیات مدیریتی ایفا می کند ، در حالی که مدیریت جز جدایی ناپذیر فرایندهای فنی و همچنین اجتماعی است.
رویه مدیریت به قدمت تمدن بشری است. با این حال ، مطالعه آن به روشی سیستماتیک و علمی به عنوان مجموعه ای متمایز از دانش ، فقط در دوران معاصر وجود دارد.
مدیریت درواقع بخشی جدایی ناپذیر از زندگی است . در هر کجا که تلاش بشر برای دستیابی به اهداف مطلوب انجام شود ، ضروری است. اصول اساسی آن همیشه در بازی هستند ، چه ما زندگی خود را کنترل کنیم و چه تجارت خود را.
بیایید به نقش مدیریتی یک زن خانه دار ساده و چگونگی استفاده وی از ترکیبات مدیریتی در اداره خانه نگاهی بیندازیم. در ابتدا ، او خانه و نیازهای خود را ارزیابی می کند. وی نیازهای خانوار را برای مدت یک هفته یا یک ماه یا بیشتر پیش بینی می کند. او منابع خود و هرگونه محدودیت در این منابع را حساب می کند.
وی برای بدست آوردن حداکثر منافع حاصل از این منابع ، منابع خود را برنامه ریزی و سازماندهی می کند. او بودجه و هزینه های خانواده و سایر فعالیت ها را کنترل می کند. در یک خانوار بزرگ ، او کار را بین اعضای دیگر تقسیم می کند و فعالیت های آنها را هماهنگ می کند. وی آنها را تشویق می کند تا در انجام فعالیتهای خود نهایت تلاش خود را انجام دهند. او همیشه در جستجوی پیشرفت است و اهداف ، منابع و وسایل دستیابی به این اهداف را ذکر می کند. این موارد ، به طور کلی ، عملکردهای اساسی مدیریت هستند.
مدیریت در گذشته
مطالعه بر روی افراد مختلف در سراسر جهان نمونه های خوبی از ساختارهای سازمانی و تحولات سازمانی طی سالهای گذشته را نشان می دهد. یک بازار باز روستایی در یک قبیله و یک فروشگاه بزرگ در یک شهر مدرن همان نیازها را به روشی مشابه تأمین می کنند ، چون مجموعه چیزهایی است که مردم به آن نیاز دارند.
در حالی که سازمان قبیله ای ماهیت ساده ای داشت ، سازمان مدرن بسیار پیچیده تر و همگام با بسیاری از نوآوری های فناوری است. با این حال ، به نظر می رسد شکل اساسی مدیریت و ساختار سازمانی از ابتدای فعالیت سازمان یافته بشر وجود داشته است.
حتی تاریخ ثبت شده ، استفاده از برخی تکنیک های مدیریت فعلی را تا 5000 سال قبل از میلاد نشان می دهد. زمانی که سومریان باستان از اسناد مکتوب در کمک به عملیات دولتی استفاده می کردند. اهرام مصر که در اوایل 3000 سال قبل از میلاد ساخته شده اند ، نیاز به تلاش سازمان یافته بیش از 1000000 کارگر داشته است.
طبیعی است که تصور کنیم همه کارکردهای مدیریت مدرن ، یعنی برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل ، نقش بسزایی در ساخت این بناهای تاریخی داشته اند. به همین ترتیب ، تمدن اولیه هند شاهد زندگی سازمان یافته است.
مدیریت عنصر اساسی
هنگامی که در مورد زندگی خود صحبت می کنیم ، نه تنها یک عنصر اساسی در یک جامعه سازمان یافته است بلکه همچنین بخشی جدایی ناپذیر از زندگی است. مدیریت زندگی یا یک سازمان تفاوت چندانی ندارد و این “هنر” از قدیم الایام با ما بوده است. همانطور که یک زندگی بسیار منظم ، هدف گرا و موفق است ، مدیریت “خوب” یک سازمان تفاوت بین موفقیت و عدم موفقیت سازمان را ایجاد می کند.
شاید ، رئیس جمهور فقید ایالات متحده ، جان اف کندی ، هنگامی که وی گفت نقش مدیریت در جامعه ما در پیشرفت انسان حیاتی است ، اهمیت آن را برجسته کرد. این برای شناسایی یک نیاز بزرگ زمان ما است: بهبود استانداردهای زندگی برای همه مردم از طریق استفاده موثر از منابع انسانی و مادی.
به همین ترتیب ، پیتر اف دراکر ، یک مرجع برجسته مدیریتی ، بر اهمیت این علم برای زندگی اجتماعی تأکید کرده است. وی نزدیک به 25 سال پیش اعلام کرد که ، “مدیریت موثر در حال تبدیل شدن به منبع اصلی کشورهای پیشرفته است و این مهمترین منبع برای کشورهای در حال توسعه است.”
مدیریت در آینده
شغل یک مدیر برای موفقیت هر سازمانی بسیار مهم است. هرچه سازمان پیچیده تر باشد ، نقش مدیر در آن حیاتی تر است. یک مدیر خوب اتفاقات را به خوبی کنترل می کند. پروفسور لئونارد آر. سایلز در سخنرانی خود به گروهی از متخصصان توسعه این صنعت بر اهمیت ان در هر سازمانی تأکید کرد . وی اظهار داشت:
“ما باید راه هایی برای متقاعد کردن جامعه به طور کلی و کسانی که به طور خاص مدیران را تربیت می کنند ، پیدا کنیم . در واقع مشکلات واقعی رهبری سازمان های ما شامل انجام کارها ، تحقق اجماع و تصمیم گیری درست در زمان مناسب با افراد مناسب است. اما امیدوارم که بتوانیم به این سمت برویم که بفهمیم مشاغل مدیریتی و رهبری از مهمترین وظایف جامعه ما هستند.”
به منظور مدیریت بهینه منابع انسانی و سازمانی ما برای شما پیشنهاد ویژه ای داریم. لطفا به وبسایت تلفن ابری همکاران مراجعه بفرمایید.
جهت مطالعه منابع مرتبط با مدیریت به وبسایت تلفن ابری همکاران مراجعه بفرمایید.
منبع مرتبط: