در مشاغل سنتی معمولاً راهی مشخص برای پیمودن وجود دارد اما راه برای کارآفرینی برای اکثر مردم سردرگم کننده ست. آنچه برای یک کارآفرین مفید است ممکن است برای فرد بعدی مفید نباشد و بالعکس. اما هفت مرحله کلی وجود دارد که اکثر کارآفرینان موفق دنبال کرده اند:
در این مطلب می خوانید:
اطمینان کارآفرین از ثبات مالی
این مرحله اول یک نیاز سختگیرانه نیست اما قطعاً توصیه می شود. اکثر کارآفرینانی که کسب و کارهای موفقی را ایجاد کرده اند ،از نظر مالی در سطح معمول هستند. (به مارک زاکربرگ بنیانگذار فیس بوک به عنوان یک دانشجوی دانشگاه فکر کنید) .شروع کار با پول نقد کافی و اطمینان از اعتبار مداوم می تواند به یک کارآفرین مشتاق کمک کند . بازده شخصی آنها را افزایش می دهد . به آنها کمک می کند وقت بیشتری برای ساختن یک تجارت موفق بگذارند. بهرحال در کارآفرینی نباید توقع کسب درآمد سریع داشته باشید.
یک مجموعه مهارت متنوع بسازید
حالا که از اهمیت داشتن ثبات مالی برای شروع کسبوکار صحبت کردیم، اجازه دهید به موضوع مهارتهای لازم برای یک کارآفرینی موفق بپردازیم. داشتن پایه مالی مستحکم به شما این امکان را میدهد که با آرامش بیشتری روی تقویت مجموعه مهارتهایتان تمرکز کنید. بنابراین، گام بعدی در این مسیر، ساخت مجموعهای متنوع از مهارتهاست که شما را برای هر چالش جدید آماده کند.
ایجاد مجموعه ای متنوع از مهارت ها و سپس استفاده از آن مهارت ها در دنیای واقعی مهم است. زیبایی مرحله دو این است که می توان همزمان با مرحله یک انجام داد.
ساخت یک مجموعه مهارت با یادگیری و امتحان وظایف جدید در محیط های واقعی به دست می آید. به عنوان مثال ، اگر یک کارآفرین مشتاق سابقه مالی داشته باشد . می تواند در شرکت فعلی خود به نقش فروش بپردازد تا مهارت های نرم افزاری لازم برای موفقیت را بیاموزد. هنگامی که مجموعه مهارت های متنوعی ساخته شد ، یک بسته ابزاری در اختیار کارآفرین قرار می دهد که در صورت مواجهه با اجتناب ناپذیری شرایط سخت ، می توانند به آن اعتماد کنند.
آیا رفتن به دانشگاه برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق ضروری است ؟
موارد زیادی در این مورد بحث شده است. بسیاری از کارآفرینان مشهور به دلیل ترک تحصیل در دانشگاه مشهور هستند: استیو جابز ، مارک زاکربرگ و لری الیسون
اگرچه رفتن به دانشگاه برای ایجاد یک تجارت موفق ضروری نیست .اما می تواند از طریق بسیاری روش های دیگر چیزهای زیادی را در مورد جوانان به جوانان آموزش دهد.
این درست نیست که گرایش به کارآفرینی برای راه اندازی کسب و کار ضروری است. افرادی که مشاغل سالم ایجاد کرده اند در بسیاری از موضوعات مختلف تحصیل کرده اند . انجام این کار می تواند چشمان شما را به روشی متفاوت از تفکر باز کند که می تواند به شما در تأسیس تجارت کمک کند.
مصرف محتوا در چندین کانال
وقتی مجموعه مهارتهای خود را گسترش دادید، نوبت به گام بعدی میرسد: مصرف محتوا در چندین کانال. این کار نه تنها به شما کمک میکند تا دانش خود را ارتقا دهید، بلکه دیدی گستردهتر و خلاقانهتر به دنیای کسبوکار پیدا خواهید کرد. از طریق این آگاهی، میتوانید مشکلات مختلفی را شناسایی کرده و به حل آنها بپردازید.
همانطور که ساخت یک مجموعه مهارت متنوع از اهمیت برخوردار است . نیاز به مصرف آرایه متنوعی از مطالب نیز به همین اندازه است. این محتوا می تواند به صورت پادکست ، کتاب ، مقاله یا سخنرانی باشد. نکته مهم این است که محتوا ، فارغ از کانال ، باید از نظر پوشش متنوع باشد. یک کارآفرین مشتاق همیشه باید خود را با دنیای اطراف خود آشنا کند . تا بتواند با دیدی تازه به صنایع نگاه کند. و به آنها توانایی ایجاد یک تجارت در یک بخش خاص را بدهد.
کارآفرین یک نیاز را مشخص می کند
از طریق مصرف محتوا در چندین کانال ، یک کارآفرین مشتاق قادر به شناسایی مشکلات مختلف برای حل است. یک ضرب المثل تجاری حکم می کند که محصول یا خدمات یک شرکت برای حل یک درد خاص نیاز دارد. یا برای مشاغل دیگر یا برای یک گروه مصرف کننده. از طریق شناسایی یک مشکل ، یک کارآفرین مشتاق قادر به ایجاد مشاغل پیرامون حل این مشکل است.
ترکیب مراحل سه و چهار مهم است بنابراین می توان با نگاه کردن به صنایع مختلف به عنوان یک فرد خارجی ، مسئله ای را حل کرد. این اغلب توانایی یک کارآفرین مشتاق را برای دیدن مشکلی که ممکن است دیگران نباشد فراهم می کند.
کارآفرین نیازها را حل می کند
وقتی توانستید نیازها و مشکلات خاص بازار را شناسایی کنید، وقت آن است که بر روی راهحلها تمرکز کنید. ایجاد ارزش افزوده برای یک مشکل یا نقطه درد خاص میتواند شما را به سمت راهاندازی کسبوکارهایی موفق هدایت کند. این نقطه، جایی است که شما باید توانایی خود را در حل مشکلات به کار گیرید و کسبوکاری راهاندازی کنید که به نیازهای واقعی پاسخ دهد.
استارتاپ های موفق یک نقطه درد خاص را برای شرکت های دیگر یا مردم حل می کنند. این به عنوان “ارزش افزوده در مسئله” شناخته می شود. تنها از طریق افزودن ارزش به یک مسئله یا نقطه درد خاص ، یک کارآفرین موفق می شود.
برای مثال، فرض کنید شما متوجه میشوید که فرآیند تعیین وقت برای بیماران در مطب دندانپزشک پیچیده است و به همین دلیل دندانپزشکان مشتریان خود را از دست میدهند. در این صورت، میتوانید یک سیستم رزرو آنلاین راهاندازی کنید که فرایند تعیین وقت ملاقات را برای بیماران آسانتر کند.
شبکه سازی
حل مشکلات و ارائه راهحلهای مؤثر یکی از مهمترین بخشهای کارآفرینی است. اما این تنها یک طرف قضیه است. در کنار این موارد، شما باید روابط خود را گسترش دهید و شبکهسازی کنید. به یاد داشته باشید که دنیای کسبوکار به تنهایی ساخته نمیشود، بنابراین با ایجاد ارتباطات و همکاری با افراد مناسب، فرصتهای جدیدی برای رشد کسبوکار خود خواهید یافت.
بیشتر کارآفرینان به تنهایی نمی توانند این کار را انجام دهند. دنیای کسب و کار یک محصول جدی است و دریافت هر کمکی که بتوانید همیشه به شما کمک می کند و از زمان لازم برای دستیابی به یک تجارت موفق می کاهد. شبکه سازی برای هر کارآفرین جدیدی حیاتی است. ملاقات با افراد مناسب که می تواند شما را در صنعت خود از جمله تأمین کنندگان ، سرمایه گذاران مناسب و حتی مربیان مناسب معرفی کند ، می تواند تفاوت موفقیت و شکست باشد.
شرکت در کنفرانس ها ، ارسال ایمیل و تماس با افراد مثلا توسط تلفن ابری ، صحبت با پسر عموی خود که در یک تجارت مشابه فعالیت می کند ، به شما کمک می کند تا وارد جهان شوید و افرادی را که می توانند شما را راهنمایی کنند کشف کنید. هنگامی که پای خود را با افراد مناسب در می گیرید ، انجام یک تجارت بسیار آسان تر می شود.
پیروی از الگوها
حالا که وارد دنیای شبکهسازی شدهاید، نوبت به آن میرسد که از این ارتباطات به بهترین نحو استفاده کنید. به دنبال الگوهای موفق باشید و از تجربیات آنها بهرهبرداری کنید. رهبران موفق، همواره توانستهاند کسبوکار خود را به موفقیت برسانند و حالا نوبت شماست که با استفاده از آموزههای آنها، به رهبری کارآفرینانه دست یابید.
هر کارآفرینی باید در شرکت خود پیشرو باشد. صرف انجام نیازهای روزمره به موفقیت منجر نمی شود. یک رهبر باید سخت کار کند ، انگیزه ایجاد کند و از کارکنان آنها الهام بگیرد تا به بهترین پتانسیل خود برسند که این موفقیت شرکت را به دنبال خواهد داشت.
به برخی از بزرگترین و موفق ترین شرکتها نگاه کنید. همه آنها رهبران بزرگی داشته اند. اپل و استیو جابز ، بیل گیتس و مایکروسافت ، باب ایگر و دیزنی و غیره. این افراد را مطالعه کنید و کتاب های آنها را بخوانید تا ببینید چگونه می توانید یک رهبر بزرگ باشید و به رهبری تبدیل شوید که کارمندان شما با الگویی که شما می آورید می توانند از آن پیروی کنند.
منبع مرتبط:
